تمام ناپیدای من

درد من این گشتن بی امان ، پی چیزی است که نمی دانم چیست

تمام ناپیدای من

درد من این گشتن بی امان ، پی چیزی است که نمی دانم چیست

کشور من (--)

چندی است که در نوشته هایم به مجموعه ای تحت عنوان "کشور من" پرداختم . بعد از انتشار سی دو عنوان از این مجموعه تصمیم گرفتم توضیحاتی هم درباره این مجموعه بنویسم . هر چند نیازی به توضیح نیست و اساسا این وبلاگ ، مجموعه ایست از دست نوشته ها یا بهتر بگویم دل نوشته های من که هر چیزی می تواند باشد . این مطالب برای خواننده خاصی هم طرح نشده که نگران از دست دادن یا ناراحت شدنش باشم . اما شخصا برای این مجموعه ارزشی فراتر از مجموعه ای دست نوشته های بعضا بی ربط قائلم .

این مجموعه بر اساس هنجارها و اخلاق های رایج در جامعه ای که خود من عضوی از آن هستم نوشته شده . من به عنوان یک ناظر اجتماعی و یک نفر انسان که به نقد جامعه ای که در آن زندگی می کنم علاقمندم ، هنجارها و رفتارهایی را نظاره گر هستم که بیشتر آنها را منشاء تباهی و سقوط فرهنگی این مرز و بوم می دانم . هنجارهایی که اکثرا ربطی به حکومت و شکل نظام سیاسی حاکم هم ندارد و بیشتر به فرهنگی که در طی صدها سال و از برآیند عوامل گوناگون زیادی شکل گرفته و باعث شده سقوط و تباهی در این ملک هر لحظه شدت پیدا کند . نکته جالب اینجاست که این هنجارها ، نکات ظریف و ریزی نیست که افراد خاصی قادر به درک آن باشند ، بلکه همان حرف ها و بازخوردهاییست که خود ما ایرانیها در مورد خودمان قبول داریم و در کوچه و خیابان حتی به زبان می آوریم ؛ نکته دردناک اینجاست که با وجود آگاهی نسبت به این نقاط بحرانی اراده ای برای از بین بردن آن وجود ندارد که اتفاقا به نظر من همین هم یک از هنجارهای منفی موجود است . در این میان مسلما نیازی به یادآوری این موضوع نیست که همه ما ساکنان این مرز و بوم در دایره همه این هنجارها نمی گنجیم و آنچه نگاشته شده از دید من ، هنجارهایی است که در رفتار اکثریت مردم وجود دارد . نکته جالب دیگر اینکه تقریبا تمام آدم هایی که شامل یک هنجار منفی خاص می شوند و وجود آن را در اجتماع قبول دارند خود را از آن مبرا می دانند و دیگران را مبتلا به آن می دانند .

خلاصه اینکه ما ایرانیها آدم های جالبی هستیم و فکر نمی کنم جامعه ای در دنیا به مثال ما این چنین سرشار از تناقض وجود داشته باشد .

نظرات 2 + ارسال نظر
تو یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ق.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

نه تنها راجع به ناهنجاریای اجتماعیمون آگاهی داریم و کاری نمیکنیم بلکه راجع به خیلی چیزای دیگه هم همین طور رفتار میکنیم...

گریزان پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:59 ق.ظ http://histoire

سلام
دقیقا حرفهای دل من رو زدید
کاملا با شما موافقم!
به نظر شما چاره چیه؟

من اساسا در جایگاه یک مصلح اجتماعی نیستم . شاید این نوشته ها باعث بشه یک نفر به فکر فرو بره .

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد