تمام ناپیدای من

درد من این گشتن بی امان ، پی چیزی است که نمی دانم چیست

تمام ناپیدای من

درد من این گشتن بی امان ، پی چیزی است که نمی دانم چیست

کشور من (40)

در کشور من مردم به تماشای مراسم اعدام می روند و با خود چیپس و تخمه و پفک می برند و با دیدن مراسم اعدام با سوت و هورا از دیدن جان دادن یک انسان لذت می برند .

پی نوشت : نمی دونم این حرف چقدر قابل درکه . مسئله نه قاتل هست و نه اعدام . که البته هر دوش زشت و وحشیانه است . مسئله اینه که یک ملت به کجا رسیده اند که می تونن از جان دادن یک انسان در برابر چشماشون لذت ببرند . چقدر باید درجه انسانیت یک انسان سقوط کرده باشه که از غیرانسانی ترین عمل انسان لذت ببره ؟!!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
باشماق جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ق.ظ http://bashmagh.blogsky.com

رفیق جواب های هوی است
وقتی چاقو را تو بدن یک بیگناه فرو می بری برات همان لذت را داره که دیدن اعدامت برای دیگران
تازه این عقوبت قتلی است که انجام دادی ولی عقوبت نا امنی که برای جامعه آفریدی را هنوز نداده ای

1) من رفیق تو نیستم
2) قتل اساسا غیر انسانی است ؛ خواه فرو بردن چاقو در بدن یک بیگناه باشد ، خواه اعدام یک قاتل ؛ هر دو غیر انسانی است و به نظر من لذت بخش نیست .
3) اعدام آن هم به وحشیانه ترین شکل ممکن و در خیابان چیزی جز همان عمل وحشیانه اولیه نیست و باعث ایجاد امنیت نمی شود . اساسا با تحدید و ارعاب هیچ ناصوابی از روح جامعه رخت برنمی بندد و اگر فایده ای داشته باشد قبح و زشتی عمل را از بین می برد .
کافی است فقط کمی حب و بغز را کنار بگذاری و فکر کنی که این جان را تو به انسان ندادی که در مورد گرفتنش تصمیم بگیری

نینی جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:37 ق.ظ http://nini-va-maman.blogfa.com

چقدر درد آور !!!این که نوشتید حقیقت داره ؟

تو جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:32 ب.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

دلم میخواد الان این واقعیتی رو که گفتی انکار کنم حتی اگه این انکار بی فایده باشه...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد