درد من این گشتن بی امان ، پی چیزی است که نمی دانم چیست
درباره من
من نقطه ای بسیار ریز در کائناتم و یک تفاوت کوچک با بخش عظیمی از مردم این کره خاکی دارم . من فکر می کنم ، شک می کنم و سخت معتقدم هیچ چیز آنقدر مقدس نیست که قابل نقد نباشد .
ادامه...
امروز صبح که بیدار شدم ، احساس کردم چیزی روی صورتم در حال فرو ریختن است . بالاخره پیری به سراغم آمد . روح سالخورده ام که همیشه خودش را در پس چهره پیکر جوانم پنهان می کرد رسوا می شود این روزها
این روزهای تو شب شده انگار...
تنم لرزید