راستش هنوز هم برای نوشتن کمی شک دارم !!!
گرچه نمی توانم هیجان دوباره قلم به دست گرفتن را بعد از این همه سال کتمان کنم . ولی قلم به دست گرفتن در این دنیای مجازی ، هرچند به ظاهر امن ، همچون برهنه و عریان راه رفتن در کوچه های خالی از انسان یک شب تاریک است . همیشه عده ای بی خواب و بی کار پیدایشان خواهد شد . به خصوص در این زمانه ما که عده ای شغلشان اینست و زندگی های زیادی از بابت این چنین شغلی را به باد داده اند ! چرا ؟!!!
چون فکر کردن در دوران ما بزرگترین گناه است . گناهی که من همیشه از کودکانه ترین دوران عمرم در آن غرق بودم ....
فکر کردن ، گناهی است که روزی شاید خدا هم اگر گذارمان به هم افتد مرا به خاطرش مجازات خواهد کرد . چرا که من حتی به موجودیت او هم فکر کرده ام !!!